در قسمت ششم از فصل اول رادیو جولون به سراغ سرزمین پر رمز و راز هند و مثلث طلاییش رفتیم و توی دهلی جولون دادیم.
در این اپیزود و اپیزود بعدی با حال و هوای هند و مردمان و آداب و رسومشون بیشتر آشنا خواهید شد.
رادیو جولون کاری از سالار موسوی و کیمیا خسروی
متن اپیزود
اپیزود شش – جولانگاه شیوا (سفر به هند قسمت اول)
کیمیا: سلااااام
سالار: اینجا یک رادیو واسه جولون دادنه
کیمیا: من کیمیا
سالار: و من سالار
کیمیا: قراره تجربیات سفرهامون رو با شما به اشتراک بگذاریم.
موسیقی
سالار: محوریت رادیو جولون روی گپ و گفته، قراره یه مقصد يا يه موضوع در مورد سفر رو انتخاب کنیم و در موردش گپ بزنیم.
کیمیا: رادیو جولون قراره از واقعیتهای سفر بگه. پوسته جذاب و رنگینش رو کنار بزنه و سفر رو اونجوری که واقعا هست نشون بده.
سالار: رادیو جولون رو میتونید از طریق کانال تلگرام این رادیو بشنوید، همینطور میتونید از طریق بیپتیونز، شنوتو و تهرانپادکست به همه اپیزودهای ما گوش بدید.
کیمیا: اگر از جولون دادن لذت میبرین، شنیدن رادیو جولون رو به دوستاتون هم توصیه کنید.
موسیقی
سالار: حالا، وقت جولون دادنه
موسیقی
سالار: اولین تصویری که از شنیدن اسم هند تو ذهنتون میاد چیه؟ فیلمهای هندی و زندگی پر زرق و برق؟ گاندی و ساده زیستی؟ یا خیابونهای شلوغ و کثیفش؟ باید بگم به هر کدوم که فکر کنید درسته. همونطور که بارها شنیدید هند سرزمین ادیان و فرهنگهاست. بزرگترین دموکراسی جهان، که داره وسعتی به اندازه دو برابر ایرانمون و جمعیتی برابر یک میلیارد و سیصد میلیون نفر رو، در کنار هم نگه میداره.
سفر به هند و مثلث طلایی
کیمیا: هندوستان پهناورتر از اونه که بتونیم در مورد همه این کشور توی یک اپیزود یا حتی تو دو سه تا اپیزود صحبت کنیم. پس فکر کردیم برای آشنایی با چند و چون سفر به هند اول از همه بریم سراغ یکی از معروفترین مقاصد گردشگری هند که به مثلث طلایی معروفه و شامل شهرهای دهلی، آگرا و جیپور میشه. اما وقتی شروع به نوشتن در موردش کردیم دیدیم که حیفه که از فرهنگ و مردم هند به همین سادگی بگذریم. پس حالا حالاها با هند کار داریم و ازش برنامه درست میکنیم. اما علیالحساب این رو بدونید که تو اپیزود شش و هفت از سفر به هند و مثلث طلایی براتون میگیم.
موسیقی
قبل از سفر به هند چه چیزهایی رو باید بدونیم؟
کیمیا: قبل از سفر به هند خیلی چیزها هست که باید در موردشون تحقیق کنید. بخونید و بشنوید و ببینید تا بتونید با چیزی که پیش روتونه کنار بیاید. هند دنیای متفاوت و عجیب و غریبیه. معیار آدمهاش با معیارهای ما کاملا متفاوته و همینام هست که هند رو به شدت خاص میکنه.
سالار: اولین چیزی که میتونم بگم اینه که هند کشور تضادهاست. کافیه سر بچرخونی تا چندتا فرهنگ متفاوت رو در کنار هم ببینی. درست در یک خیابون محله فقیرنشین و داغون در کنار یه عمارت پرزرق و برق و گرونقیمت قرار داره و مردم دارن در کمال آرامش کنار هم زندگی میکنند.
اولین سوالی که همه در مواجهه با هند میپرسند اینه که آیا واقعا همونقدری که میگن کثیفه؟
باید در یک کلمه بگم که بله، با معیارهای ما هند کشور بسیار کثیفی به حساب میاد. اما آیا حاضرید از تمام عجایب و زیباییهای این کشور فقط به خاطر کثیفی خیابونهاش بگذرید؟
کیمیا: یه جور دیگه هم میشه به داستان نگاه کرد ظاهرا تعریف کثیفی و تمیزی برای ما و هندیها متفاوته، مثلا هر جایی که من دیدم، انواع و اقسام حیوونها مثل سگ و گاو اندازه آدمها حق زندگی داشتند، خوب اگه این جمله به نظرتون تئوری قشنگی مییاد تبعاتش رو هم باید بپذیرید دیگه. مثلا اینکه گاوی رو ببینید که همون موقعی که دو تا مشتری دارند از یک دست فروش خوراکی میخرند سرشو کرده باشه تو گاری و حقشو از این زندگی بگیره و یا جای جای شهر سگها رو میبینید که تعدادشونام خیلی زیادند و گلاب به روتون.
یه مسئله دیگه اینکه سعی کنید مقاومت نکنید و بپذیرید این زبالههایی که همه جای شهر میبینید تمومی نداره.
موسیقی
آیا هند برای سفرکردن امنه؟
کیمیا: سوال بعدی اینه که آیا هند امنه؟ خوب به نظرم از دو جنبه بهش نگاه کنیم در مورد امنیت جنسی خصوصا برای خانمها پیشنهاد میکنم اگه میخواین راحتتر باشید و مدام حس نکنید بهتون خیره شدن شلوارک نپوشید، البته فراموش نکنید که با وجود اونهمه توریستی که تو هند هست همچنان خیره شدن به توریستها جزو تفریحات هندیهاست. در مورد مسئله دزد هم چون من خودم از این قضیه زخم خوردم باید بگم حسااابی مراقب وسایلتون باشید. البته که همهجا دزد هست اما فکر کنم یه جایی مثل هند دزدیکردن راحتتره .اتفاقی که برای من افتاد این بود که وقتی سوار توکتوک بودم یک موتوری جلو چشم پلیس گوشی من رو دزدید و پلیس هم هر چی بهش گفتم صلاح ندونست حتی به طور نمادین خودش رو درگیر کنه.
موسیقی
سالار: هند رو همهجوره میشه دید. میشه با تورهای لوکس همسفر شد و از هتل سوار اتوبوس شد، دم جاذبههای دیدنیش پیاده شد و بعد هم رفت رستوران و در تمام این مسیرها حتا یکبار با مردم هند روبرو نشد. اما اگر دوست دارید تو دل مردم قدم بزنید و هند وااقعی رو تجربه کنید باید از یکسری قواعد و خطکشیهای ذهنیتون بگذرید و پا بذارید توی سرزمینی که هر گوشهاش شما رو به حیرت وامیداره.
موسیقی
سالار: گرفتن تصمیم سفر ماجراجویانه به هند کار راحتی نیست. برای خود من اما تجربه برخی از دوستای نزدیکم بود که منرو وسوسه میکرد. تجربهها و داستانهاشون از هند، همون سرزمین رویایی بود که من میخواستم. دیدن آدمهایی با فرهنگی کاملا متفاوت، در عین حال پر از نشانههای تقرب فرهنگی و المانهای آشنا. این بود که تصمیم گرفتم تا دل رو به دریا بزنم و راهی این سرزمین بشم.
کیمیا: راستش این مقصد از اون جاهایی بود که هر وقت صحبتش میشد من قاااطعانه میگفتم حالا حالاها برنامهای برای سفر به هند ندارم اما در کمال تعجب خونه قایقیهای کشمیر دل من رو برد و من رو کشوند هند و بعد از دیدن کشمیر که بعدتر مفصل در موردش میگیم، راهی مثلث طلایی معروف شدم.
موسیقی
بهترین فصل سفر به مثلث طلایی هند چه موقعیه؟
کیمیا: با همه این توضیحات اگه تصمیم به سفر به هند گرفتید بهتون پیشنهاد میکنم که برای دیدن مثلث طلایی این کشور، فصل پاییز و زمستون رو انتخاب کنید. البته اوایل پاییز روزها هنوز یکم گرمه. توی اواسط زمستون شبها کمی سرد میشه و باید یه سوئیشرت بپوشید اما روزها بهترین زمان دیدن اماکن تاریخیه. تابستون رو پیشنهاد نمیکنم چون فصل بارانهای موسمیه و حواستون باشه که تو تمام این فصول هند پر از حشرههای مختلفه و حتما حتما با خودتون کرم یا اسپری بیفور و افتر بایت داشته باشید.
سالار: اینکه میگن هند کشور هفتاد و دو ملته در واقع در حقش اجحاف کردند. هند هزاران ملت مختلف داره. در حدی که ممکنه فرهنگ و تجربه فرهنگی شما از یه محله تا محله بعدی کاملا متفاوت باشه. در نتیجه قبل از وارد شدن به هر محله یا معبدی باید بدونین دارین کجا میرین. هند به نظر من از اون جاها نیست که بدون مطالعه واردش بشید.
موسیقی
سیاوش (مهمان برنامه): سلام، وقت به خیر، من سیاوش امیراحمدیان هستم، راهنمای گردشگری، حدود بیست ساله که شغلم اینه و تقریبا به چهل تا کشور مختلف سفر کردم. من از حدود نه سال پیش به اینور، سه بار سفر به هند کردم و شاید جذابترین چیزی که من توی هند پیدا کردم دیدن سبکی متفاوت از زندگی بوده، یعنی چیزی که تو کشورای دیگه ندیدم، توی این همه کشوری که سفر کردم، تو هند برام خیلی جذاب بوده. اخیرا تو تابستون همین امسال دوباره به هند سفر داشتم بعد از حدود هفت سال اینطورا. چیزی که برام خیلی جذابه همینطوری که قبلا گفتم، این سبک زندگی مردمه، این لایفاستایلی که دنبال میکنند و به زعم من زندگی تو لحظهاس. چیزی که من یا ندیدم جای دیگه یا اگه دیدم خیلی کمرنگ بود ولی تو هند اتفاقا خیلی پررنگه. اینکه مردم توی اون لحظه واقعی اکنون دارند زندگی میکنند و رها از آیندهای مبهم و گذشتهای دردناکاند. شاید بتونم بگم که متفاوتترین چیزی که تو کل سفرهام به کشورها دیدم میتونه این باشه. خب این رو به نوعی تو آمریکای لاتینام داریم ولی تو هند خیلی عمیقتره و من میپسندمش. و اتفاقا چندین بار گفتگوی ذهنیم با خودم این بود که کاش میتونستم مثل اینها اینقدر با فراق بال و خیال آسوده توی اون لحظه اکنون زندگیکنم.
موسیقی
تنوع فرهنگی مردم هندوستان در چه حدیه؟
سالار: هندوستان پره از دینها و آیینهای مختلف، اما اکثریت مردم هند به آیین هندوییسم اعتقاد دارند. تو ایران باستان هندو به مردمانی میگفتن که اون سمت رودخانه سند زندگی میکردند.
کیمیا: در واقع واژه هندوستان به معنی سرزمین هندوها هم از همینجا مییاد دیگه.
سالار: دقیقا. بعدها به پیروان آیین باستانی این منطقه گفتن هندو. امروزه خیلی سخته که آیین هندو رو از باقی سنتهای هند جدا کنی. آمیختگی این آیین با فرهنگ و سنت مردم این سرزمین عمیقتر از این حرفاست.
اما فلسفه کلی آیین هندو احترام به کتابها و سنتهای برهمنان یا کاهنان این دینه. مردم توی این آیین به بهشت و جهنم ادیان ابراهیمی اعتقاد ندارند، و کارما یا اینکه هر چی بکاری همون رو درو میکنی فلسفه اصلی اخلاقی و رفتاریشونه. هندوها به تناسخ باور دارند و معتقدند روح هر فرد دوباره وارد چرخه زندگی میشه تا زمانی که حقیقت واقعی رو درک کنه و از این چرخه خارج بشه. این دین پر از خدایان عجیب و غریبه و هر کدوم برای خودشون معابد مختلف دارند.
اعتقاد به همزیستی با حیوانات به خصوص گاو، که نمادی از خدای باروری و زایش هست، از همینجا نشات میگیره و واسه اینه که گاوها در هند اینقدر مورد احتراماند.
موسیقی
برای سفر به هند چطور ویزا بگیریم؟
کیمیا: ویزای هند یکی از ویزاهاییه که گرفتنش با پاسپورت ایرانی خیلی راحته پس پیشنهاد میکنیم که عوض پرداخت پول بیشتر به آژانسهای مسافرتی خودتون اقدام کنید. کافیه برید تو سایتی که آدرسش رو براتون میگذاریم و اطلاعاتی که ازتون میخوان رو کامل کنید. یک قسمتی از فرم ازتون میخواد که نام میزبانتون تو هند رو بنویسید، برای این قسمت کافیه اسم و آدرس یکی از هتلهای دهلی رو مثلا بنویسید. کلا سختگیری خاصی ندارند. اگرم نمیخواید فرم رو خودتون پر کنید تو همون دفتری که مدارک رو میگیرند این کار رو انجام میدن که البته مجبورید دوبار تو نوبت بمونید و یک مقداری وقتگیره، خلاصه که این فرم رو به همراه باقی مدارک شناسایی بردارید ببرید به آدرسی که توی سایت سفارت هست. اونجا ازتون 310 تومن بابت ویزا میگیرند و در حدود سی تومنم همینجوری اضافه بر سازمان. چند روز بعدم ویزاتون حاضره. (شرایط ویزای هند تغییر کرده است. برای اطلاعات بیشتر به سفارت هندوستان مراجعه کنید)
سالار: از ایران برای سفر به هند پروازهای زیادی هست. تقریبا اکثر ایرلاینهای منطقه به صورت کانکشن به شهرهای بزرگ هند مثل دهلی و بمبئی و چنای پرواز دارن. اما خب اگر میخواید برید شمال شاید بهترین انتخابتون پرواز ماهان به دهلی باشه. البته من باز هم توصیه میکنم که پروازهای دیگه رو هم چک کنید. خیلی وقتها پروازهای کانکشندار ممکنه ارزونتر از پرواز مستقیم ماهان باشند.
موسیقی
دهلی، پایتخت هزارچهره
کیمیا: فرودگاه دهلی یک فرودگاه بزرگ و بسیار تمیزه و از همون اولین لحظهای که وارد فرودگاه میشی حس میکنی که انگار پا به یه دنیای دیگهای گذاشتی. آدمهایی با ظاهر متفاوت و تصاویر هنرپیشههای هندی روی در و دیوار. اما مهمترین و پررنگترین چیز هند بوی اونه. بوی هند از اون بوهاییه که تا آخر عمر یادتون میمونه. نمیگم بده یا خوب. این بستگی به سلیقه شما داره. اما میتونم این رو بهتون قول بدم که هرجای دنیا باشید اگر این بو به مشامتون برسه ناخودآگاه یاد هند میافتید.
از فرودگاه که خارج شدید میتونید پیاده قدم بزنید و برید به سمت مترویی که حدود 2 ساله باز شده و با پرداخت 60 روپی یا حدود یک دلار، میتونید از فرودگاه برسید به مرکز دهلی قدیم. ایستگاه مترو درست از دل ایستگاه قطار دهلی میاد بیرون. صحنه بیرون اومدن از مترو از اون صحنههاییه که مثل پتک میخوره توی صورتتون. خیابون کثیف، پر از آدمهایی که هر کدوم به یه سمتی میرن، دست فروشها، ریکشاها و از همه مهمتر، صدای بوووق و آدمهایی که به هر بهونهای میان سمتت و میخوان سر صحبت رو باز کنند تا یه چیزی بهت بفروشند. پیشنهاد میکنم حتما از این صحنه و حس و حالتون تو اون لحظه فیلم بگیرین.
سالار: وارد دهلی که شده بودم، توی همون چند ساعت اول به خودم فحش میدادم که این چه کاریه که کردی؟ این همه پول خرج کردی بیای اینجا؟ به شدت حالم بد بود. واسه همین رفتیم یه هتل پیداکردیم و خوابیدیم تا تلخی ورودمون از بین بره.
هند و به خصوص دهلی از اونجاهاییه که باید بهش زمان بدین تا به دلتون بشینه.
توی جنوب هند که سفر میکردم با یه پسر اهل اللهآباد همسفر شدم که میگفت ما خودمون هم نمیدونیم چرا دهلی پایتخت شده. کثیفترین و شلوغترین جای هنده. راست هم میگفت، من هر شهر دیگهای رفتم دهها برابر از دهلی بهتر بود.
اما باید بگم اگر موفق بشی که از این پوسته رویی گذر کنی، زیر پوست شهر تجربههایی هست که هیچجای دیگه نمیتونی به دستشون بیاری. خیییلی قاطع میگم که اگر دهلی رو نبینید به هیچ وجه هند واقعی رو ندیدید.
موسیقی
اقامت و حمل و نقل در سفر به هند چجوریه؟
کیمیا: پیدا کردن محل اقامت توی هند کار بسیار راحتیه، انواع و اقسام هتل و هاستل رو با قیمتهای مختلف میشه پیدا کرد. فقط حواستون باشه که توی هند رسمه که در مورد همهچی چونه بزنید و حتی اگه رفتید یک هتل شیک و مجلسی، کم نیارید، باز هم چونه بزنید. پیشنهاد من اینه که اگر از قبل رزرو نکردید حتما چندجا رو از نزدیک ببینید و بعد انتخاب کنید. توی دهلی ارزونترین محله برای اقامت نزدیک ایستگاه قطار اُلددهلی و بازار پاهارگنج هست که یک جورایی مثه ناصرخسروی خودمون پر مسافرخونست. هم به ایستگاه قطار خیلی نزدیکه و هم به جاذبههای دهلی قدیم مثل مسجد و قلعه و آرامگاه گاندی. ایستگاه مترو هم نزدیکتونه و راحت میتونید هرجای دیگه شهر که میخواید برید. البته که هتلهای گرونقیمت هم تو این محله پیدا میشه. هتل ما یک هتل چهارستاره تو محله پاهارگنج بود که برای اتاق دوتخته به همراه صبحانه شبی 40 دلار بود که با پشتکار و ممارست رسوندیمش به 30 دلار. اتاق هتل تمیز بود ولی صبحونه چندان دلچسبی نداشت.
سالار: من خودم ارزونترین هتل قابل اقامت، تاکید میکنم، قابل اقامتی که تونستم پیدا کنم شبی 18 دلار بود. توصیه اینکه حتما و حتما قبل از پرداخت پول داخل اتاقها رو ببینید. اما اگر بخوام باهاتون صادق باشم باید بگم دهلی از اون جاهاییه که بد نیست کمی برای اقامتتون بیشتر خرج کنید تا به قول معروف سختیهای شهر رو بشوره ببره.
کیمیا: ببین سالار من واقعا باهات موافقم. چون وسط همه اون شلوغپلوغیا و کثیفیا فکر کردن به اتاق تمیز و ساکتی که در انتظارم بود واقعا حالمو بهتر میکرد.
موسیقی
سالار: برای حملونقل داخل دهلی میتونید از مترو و اتوبوس استفاده کنید که اغلب تمیزه و تهویه هم داره، و اگه مترو و اتوبوس تهران رو تجربه کردید باید بگم چندین گام از ما جلوتره. قیمت مترو بین 10 تا 60 روپیه است. برای اتوبوسهای بدون تهویه بین 5 تا 15 روپی و برای تهویهدارهاش هم باید 10 تا 25 روپی بپردازید. اینم بگم که الان هر 65 روپی برابر با یه دلاره، پس خودتون دیگه این عددها رو حساب کنید.
البته از سختی مترو سوار شدن تو هند هم بگیم که هر بار که وارد ایستگاه مترو میشید، وسایلتون باید از زیر دستگاه ایکسری رد بشه و بازرسی بدنی هم بشید.
کیمیا: وسیله رایج دیگه تو هند اوتو ریکشا یا توکتوکه که در واقع همون موتور سهچرخه هست که ارزونقیمتاند و یادتون باشه قبل سوار شدن بهش حتما قیمت رو باهاشون فیکس کنید، این قیمت برای مسیرهای کوتاه در حدود هفتاد تا هشتاد روپیه هستش.
البته اینم بگم که وسیله راحتی نیست در کل ولی تجربه جالبیه سوار شدنش. از ریکشا هم میتونید استفاده کنید، که در واقع دوچرخههایی هستن که بهشون کالسکه وصل شده. راستش برای من تصور سوار شدن به همچین وسیلهای هم سخت بود.
تاکسی هم همهجا به راحتی پیدا میشه اما اگر سیمکارت هندی گرفتید بهتون پیشنهاد میکنم که از اوبر استفاده کنید که قیمتهای پایینتری به نسبت تاکسی داره.
سالار: گرفتن سیمکارت توی هند یکم سخته اما به نظر من به شدت ارزشش رو داره. من خودم رفتم دور میدون کاناتپالاس که یه جورایی میدون اصلی شهره و یه نمایندگی وودافون پیدا کردم. مشکلی که هست اینه که شما برای فعال کردن سیم کارتتون باید یه آدرس محل اقامت و یه قطعه عکس ارائه بدید. پس خوبه که عکس همراهتون باشه. سیمکارت با حدود 6 گیگابایت اینترنت، چیزی در حدود 15-20 دلار در اومد. سیمکارت رو که خریدید چند ساعت بعد یه نفر زنگ میزنه و اطلاعات رو باهاتون چک میکنه و بعد سیمکارتتون فعال میشه. سرعت اینترنت هم بگم که بسیار خوبه.
توی دهلی چه جاذبههایی رو ببینیم؟
کیمیا: برای دیدن دهلی میتونید از محلههای قدیمیتر شهر شروع کنید. میتونید پیاده به سمت بازار چندیچوک قدم بزنید و توی یکی از شلوغترین بازارهای هند حس روزمره مردم رو درک کنید. بازار رو که خوب گشتید میرسید به یه نقطه به شدت توریستی یعنی مسجد جامع. این محله جاییه که بخشی از اقلیت مسلمان دهلی توش زندگی میکنند. میتونید تغییر فرهنگ هندی به هندی-اسلامی رو توی این محله کاااملا حس کنید. دیدن مسجد بسیااار خوبه اما چند تا نکته رو حتما یادتون باشه. برای ورود به مسجد باید لباستون مناسب باشه و خانمها حتما باید سرشون رو بپوشونند. نکته دیگه اینکه نگهبانهای ورودی این مسجد بسیار بداخلاق و یه جورایی بیادبند و به هر وسیلهای دنبال ایناند که ازتون پول بگیرند، متاسفانه اینو تو کامنتهای تریپادوایزر هم میتونید ببینید. برای ورود به مسجد باید کفشهاتون رو دربیارید و اونها رو جلوی در رهاکنید چون بهتون اجازه نمیدن با خودتون ببرینشون تو. اینجا یا باید یه پولی به کسی بدید که مراقب کفشهاتون باشه یا دلتون رو بزنید به دریا. البته تذکر بدم که این دریایی که میگم اصن امن نیست. نکته مهم دیگه اینکه برای عکاسی و فیلم برداری ازتون پول جداگونه میگیرند. حتا اگر دوربین توی کیفتون باشه. در نتیجه اگر گروهی سفر میکنید بهتره یکیتون دم در وایسه و مراقب وسایلتون باشه.
موسیقی
مهمترین جاذبه اون منطقه قلعه سرخ دهلیه، اما صبر کنید. اگر قراره توی برنامهتون به آگرا برید، خیلیها توصیه میکنند که بین قلعه سرخ دهلی و آگرا یکی رو انتخاب کنید. دلیلش اینه که معماریشون بسیار شبیه به همه و با دیدن یکیش، انگار اون یکی رو هم دیدین. از اونجایی که قلعه سرخ آگرا یا قلعه قدیمی آگرا، قدیمیتره و خب ویو بینظیر تاجمحل رو هم داره، من توصیه میکنم که وقتتون رو ذخیره کنید برای قلعه آگرا.
به سمت جنوب شرق اگر برید، یه پارکی اونجا هست به نام راجقات، که آرامگاه یکی از بزرگترین آدمهای قرن بیستمه. یه مکعب سنگی سیاه و ساده که مثل زندگی خود گاندی نشان از بزرگی و بیپیرایه بودن داره. خیلی از توریستها و مردم خود هند برای ادای احترام به گاندی میان اینجا. تجربه اون فضای آروم و آراسته و ساده به نظرم میارزه که یه سر بهش بزنید.
موسیقی
مقاصد کمتر دیدهشده دهلی کداماند؟
کیمیا: دهلی پر از معبده که شاید یکی از بزرگتریناش معبد آکشاردامه که محل پرستش خدای هندوهاست. نزدیک این معبد ایستگاه مترو هست و دسترسی بهش خیلی راحته و ورودی هم نداره اما مسئلهای که داره اینه که تمام وسایلتون از کیف و موبایل، تا فندک و سیگار و دوربین رو تحویل میگیرند و این پروسه به دلیل جمعیت زیاد زمان بره. در کل به نظرم با وجودی که اتمام ساخت این معبد حدود بیست سال پیش بوده و پیشینه تاریخی چندانی نداره اما اونقدری زیبا هست که ارزش وقت گذاشتن و دیدن رو داشته باشه.
سالار: دهلی خیلی بزرگه و پر از جاذبههای معروفه. اما من دوست دارم در مورد دو جایی بگم که خیلی کمتر دیده میشن.
درست وسط دهلی و توی منطقهای که آرامگاه همایون توش قرار داره، یه پارک عمومی هست که وسطش کلی بنای باستانی از یه دورهای از تاریخ هنده، که درست قبل از وارد شدن معماری ایرانی به این سرزمین محسوب میشه. دیدن این ساختمونها که از دوره فرمانروایانی به نام لودی باقی موندن بسیار دلنشینه. اینم توی پرانتز بگم که اگر روز تعطیل اونجا برین میتونین جامعه مرفه و بسیار پولدار دهلی رو توش ببینین که اومدن ورزش.
یه جای دیگه هم که خیلی زیباست و ارزش رفتن داره محله حوضخاص توی جنوب دهلیه. جایی شبیه فرحزاد خودمون که مردم برای وقت گذروندن و به خصوص جوونها برای قرار گذاشتن اونجا رو انتخاب میکنن. من توصیه میکنم که یکی از غروبهاتون رو توی این منطقه خاص بگذرونید، چون این ساختمونهای تاریخی یه ویو جذاااب به دریاچه پاییندستش و پارک جنگلی روبروش داره.
کیمیا: اما برای من اصلیترین جاذبه دهلی بازار پاهارگنجه که محل اقامتمون بود. تجربه من اینجوری بودش که از در که بیرون میاومدیم با صدها مغازه و دستفروشی مواجه میشدیم که به معنای واقعی از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توشون پیدا میشد و فکر میکنم بهشت کسایی باشه که دنبال لباسهای خاص و یا زیورآلات هندی هستند.
موسیقی
این خیابون اونقدر شلوغ و پر از زندگیه که میتونم بگم برای تجربه واقعی تمام تصوراتی که از هند دارید کافیه نیم ساعت تو این خیابون قدم بزنید.
(ادامه داستان هند رو در اپیزود بعدی بشنوید)
پیادهسازی متن: اعظم محمودپور